- شتر سوار
- آن که بر شتر سوار گردد
معنی شتر سوار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سوار بر شتر شدن
سواری که سواری وی مطبوع نماید
آفتاب (به اعتبار اینکه برج اسد خانه اوست)
شترسوار
خورنده شتر، کنه
شکر خورنده: طوطی شکر خوار
بچه ای که هنوز شیر خورد شیر خواره شیر خور
سوار دلاور و چالاک و ماهر در سواری اسب
کسی که سوار سفینه است: (بزور عقل نتوان شد حریف عشق بی پروا عنان در قبضه دریا بود کشتی سواران را) (ناصر علی)
ساربان شتر بان
خار شتر
بار شتر باری که به اندازه قدرت حمل یک شتر باشد
آنکه بر شیر سوار می شود
شیرسوار فلک: کنایه از خورشید. در قدیم می پنداشتند که خورشید بر پشت شیری سوار است و در آسمان سیر می کند
شیرسوار فلک: کنایه از خورشید. در قدیم می پنداشتند که خورشید بر پشت شیری سوار است و در آسمان سیر می کند
کسی که در سواری و تاخت و تاز نظیر و همتا نداشته باشد، یک سوار، یکه سوار
مقدار بار یک شتر شتر بار
شترمانند مانند شتر
کنایه از تلاش بیهوده برای پنهان کردن موضوعی